
roger_dev
Member since January 2017
Movie Score
TV Score
شیکاگو. «ریچارد کیمبل» (فورد)، جراح مورد احترام و مشهور، به غلط مسئول قتل همسرش «هلن» (وارد) شناخته و به مرگ محکوم می شود. در راه زندان، بروز حوادثی منجر می شود او بتواند بگریزد و پنهان شود، در حالی که معاون مارشال ایالتی، «ساموئل جرارد» (جونز) سرسختانه در پی او است...
خلافکارانی در زندان به گروه ویژه مخفی می پیوندند و برای انجام ماموریت جدید آماده می شوند اما برای شروع کار خود باید مراحلی را پشت سر بگذارند و…
In a California desert town, a short-order cook with clairvoyant abilities encounters a mysterious man with a link to dark, threatening forces.
Once an architect, Frank Bannister now passes himself off as an exorcist of evil spirits. To bolster his facade, he claims his "special" gift is the result of a car accident that killed his wife. But what he does not count on is more people dying in the small town where he lives. As he tries to piece together the supernatural mystery of these killings, he falls in love with the wife of one of the victims and deals with a crazy FBI agent.
یوری اورلوو (نیکلاس کیج) یک دلال اسلحه است. او کارش را با فروختن اسلحه به اوباش خیابانی شروع می کند و بعد از گذشت ۱۰ سال، با یک فرمانده ارتشی افریقایی قرارداد فروش سلاح می بندد. از طرفی یک مامور پلیس بین الملل نیز او را تعقیب می کند و در این بین او میان وسوسههای نفسانی برای ادامه به این تجارت و عذاب وجدان بخاطر این تجارت کثیف، می ماند.
یک راکون به نام آرجی قصد دارد تمام ذخیرهی زمستانی دوستش که یک خرس است را بدزدد. اما حین این کار خرس از خواب بیدار میشود و آرجی که هول شده است باعث میشود که همهی غذاها از غار که بالای کوه است سقوط کند و نابود شود. خرس او را تهدید میکند که اگر تا کامل شدن ماه غذاهایم را برنگرداندی تو را میخورم. آرجی حیران از غار خارج میشود و ناگهان گروهی از جانوران را میبیند و تصمیم میگیرد با تحریک آنها که غذای انسانها بسیار خوب است و… آنها را وادار به جمع کردن غذا کند تا ناگهان شبانه فرار کند…
نام فیلمی زندگینامهای و درام آمریکایی است که دربارهٔ زندگی جان نَش ریاضیدان برندهٔ جایزهٔ نوبل اقتصاد و مسائلی که به دلیل بیماری روانگسیختگی با آنها مواجه میشود، ساخته شده است. این فیلم در سال ۲۰۰۱ بر اساس کتابی به همین نام و نوشتهٔ سیلویا ناسار و به کارگردانی ران هاوارد ساخته شده است. بازیگران اصلی آن راسل کرو در نقش جان فوربز نش و جنیفر کانلی در نقش همسر وی هستند. داستان فیلم از جایی آغاز می شود که ریاضیدان درخشان، «جان فوربز نش جونیر» (کرو) با «آلیشیا» (کانلی) ازدواج کرده است و زندگی خوشی دارد. تا این که، ظاهرا، «ویلیام پارچر» (هریس) مأمور سیا به سراغش می رود و می خواهد در زمینه ی فعالیت های رمز شکنی به کارش بگیرد…
Five disparate kids snowed in at the airport on Christmas Eve learn some lessons about friendship when they launch a bid to get back to their families and outsmart a disgruntled airport official who wants to keep them grounded.
"مایکل"، که پیشتر در یک برنامه آزمایشی برای ایجاد ابرسربازها شرکت داشته، مجبور میشود به عنوان قهرمانی نقابدار با همرزمان سابق خود بجنگد...
Hired by a Spanish baron, Hong Kong treasure hunter Jackie, a.k.a. "Asian Hawk" and his entourage seek WWII Nazi gold buried in the Sahara Desert.
A Hong Kong detective teams up with his female Red Chinese counterpart to stop a Chinese drug czar.
Officer Chan Ka Kui manages to put a major Hong Kong drug dealer behind the bars practically alone, after a shooting and an impressive chase inside a slum. Now, he must protect the boss' secretary, Selina, who will testify against the gangster in court.
یک روباه مهربان و دادرس به نام رابین هود در جنگلهای شروود به همراه دوستانش زندگی می کند. رابین هود از افراد پولدار و سرشناس دزدی میکند تا به فقرا کمک کند. یک روز بر حسب اتفاق داروغه متوجه میشود که این دزد معروف رابین هود است و با تمام افرادش سعی میکند تا رابین هود را دستگیر کند و…
Jeffrey 'The Dude' Lebowski, a Los Angeles slacker who only wants to bowl and drink White Russians, is mistaken for another Jeffrey Lebowski, a wheelchair-bound millionaire, and finds himself dragged into a strange series of events involving nihilists, adult film producers, ferrets, errant toes, and large sums of money.
داستان در دهه 40 چین در شهری اتفاق می افتد که توسط گروه "آکس" اداره میشود."سینگ" کسی است که سرسختانه میخواهد عضوی از این گروه شود و...
Two salesmen trash a company truck on an energy drink-fueled bender. Upon their arrest, the court gives them a choice: do hard time or spend 150 service hours with a mentorship program. After one day with the kids, however, jail doesn't look half bad.
داستان فیلم در دهه ۱۹۵۰ در لس آنجلس اتفاق می افتد، روایت سه پلیس لس آنجلس که در گیر ماجرای قتلی در کافه نایت اوول میشوند. ماجرا به جرایم سازمان یافته، فحشا، مواد مخدر و فساد سیاسی گسترش می یابد. عنوان داستان، محرمانه، به مجله رسوایی بر می گردد که به صورت تخیلی در ۱۹۵۰ با عنوان هاش-هاش منتشر می شده. گروهبان ادموند اکسلی پسر بازرس افسانهای پلیس لس آنجلس میباشد، افسری بسیار برجسته بر مبنای تواناییهای شخصی خودش. تحصیلات، هوش، عینکی بودن و برخورد سرد و جدی او باعث ایزوله شدن وی از سایر همکارانش میشود. خشم همکارانش هنگامی اوج میگیرد که وی حاضر میشود علیه سایر همکاران خود شهادت دهد. وندل باد وایت (راسل کرو) افسری قوی هیکل با قدی ۱۹۰ سانتیمتری و تند مزاج میباشد. همکار بسیار نزدیک وی، دیک استنسلند، در پی شهادت اکسلی در ماجرای شب خونین کریسمس از خدمت در پلیس لس آنجلس کنار گذاشته میشود. به این ترتیب روابط باد و اکسلی تیره تر میشود. اما در پی قتل دیک در کافه نایت اوول باد و وایت به نوعی درگیر ماجرایی میشوند که پس از کش و قوس فراوان آن دو را به هم نزدیک میکند.
کره جنوبی، سال ۱۹۸۶. برای دومین بار جسد یک زن، با دست و پای بسته، و در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته پیدا میشود. دو کارآگاه پلیس محلی خشن و خیره سر مأمور رسیدگی به این پرونده شده و بدون هیچ ترفند خاصی، تنها با شکنجه و بازجویی مظنونین در کارشان جلو میروند. تا اینکه یک کارآگاه حرفهای از سئول میآید تا به آن دو در تحقیقات کمک کند. بعد از پیدا شدن سومین جسد زن، آنها سرنخهایی از این قاتل سریالی بهدست میآورند...
Howard Langston, a salesman for a mattress company, is constantly kept busy at his job, disappointing his son. After he misses his son's karate exposition, Howard vows to make it up to him by buying an action figure of his son's favorite television hero for Christmas. Unfortunately for Howard, it is Christmas Eve, and every store is sold out of Turbo Man. Now, Howard must travel all over town and compete with everybody else to find a Turbo Man action figure.
Employees at a Bennigan's-like restaurant (called, creatively enough, Shenanigan's), kill time before their real lives get started. But while they wait, they'll have to deal with picky customers who want their steak cooked to order and enthusiastic managers who want to build the perfect wait staff. Luckily, these employees have effective revenge tactics.
دو سگ از یک آزمایشگاه تحقیقاتی فرار کرده و با کمک یک روباه برای زنده ماندن در حیات وحش تلاش میکنند. رئیس آزمایشگاه این اتفاق را مخفی میکند اما با پیدا شدن جسد چند گوسفند همه چیز به بیرون درز میکند و…
A photographer's obsessive pursuit of dark subject matter leads him into the path of a serial killer who stalks late night commuters, ultimately butchering them in the most gruesome ways.
«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیو یورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند.
In her many years as a social worker, Emily Jenkins believes she has seen it all, until she meets 10-year-old Lilith and the girl's cruel parents. Emily's worst fears are confirmed when the parents try to harm the child, and so Emily assumes custody of Lilith while she looks for a foster family. However, Emily soon finds that dark forces surround the seemingly innocent girl, and the more she tries to protect Lilith, the more horrors she encounters.
Five high school students from different walks of life endure a Saturday detention under a power-hungry principal. The disparate group includes rebel John, princess Claire, outcast Allison, brainy Brian and Andrew, the jock. Each has a chance to tell his or her story, making the others see them a little differently -- and when the day ends, they question whether school will ever be the same.
When an armed, masked gang enter a Manhattan bank, lock the doors and take hostages, the detective assigned to effect their release enters negotiations preoccupied with corruption charges he is facing.
A drug cartel boss is arrested in a raid and coerced into betraying his former accomplices as part of an undercover operation.
سی سال پس از جنگ جهانی سوم حالا دیگر توکیو به یک شهر بسیار بزرگ و صنعتی تبدیل شده که هیچ آرامشی در آن وجود ندارد، همچنین گروههای خلافکاری که شب و روز در حال جنگ با یکدیگرند و اعتراضات شدید مردم نا امنی در این شهر را چندین برابر کردهاست.یکی از گروههای موتورسوار و خلافکار این شهر دسته ای از دانش آموزان هنرستانی، به ریاست کانداست. یکی از دوستان صمیمی کاندا تتسوهو نام دارد که ضعیفترین عضو گروه است و این کانداست که همیشه هوای او را دارد ولی تتسوهو همیشه نسبت به موتور و تواناییهای کاندا در مبارزه حسادت میکند.علت وقوع جنگ جهانی سوم به کودکی به نام آکیرا بازمیگردد، آکیرا و سه کودک دیگر وجود داشتند که در گذشته به خاطر تواناییهای خاصی که داشتند دولت آنها را جمعآوری کرده بود ولی آکیرا قدرتی بسیار فراتر از همه آنها داشت و وقتی از کنترل خارج شد جنگ جهانی سوم آغاز شد. پس از جنگ آکیرا را در محفظه دور از دسترس همگان قرار دادند و از آن سه کودک دیگر تحد تدابیر امنیتی شدید نگهداری کردند تا وقتی که سی سال بعد یکی از آن هلا اقدام به فرار کرد
لس آنجلس، سال 1997. «کارآگاه هریگان» (گلاور) و گروه ضربت ضد مواد مخدرش، در میانهی زدوخورد شدید بین دارو دستهی قاچاقچیهای جاماییکایی و کلمبیایی گیر افتادهاند. هنگام درگیری با دارو دستهی کلمبیاییها، موجود مرموزی وارد صحنه میشود و قاچاقچیها را قتل عام میکند. جاماییکاییها با استفاده از این فرصت، به رئیس قاچاقچیهای کلمبیایی حمله میکنند ولی آنان نیز به دست آن موجود نیمه نامرئی به قتل میرسند...
موجودهای فضایی بیش از بیست سال است که با سفینهای بزرگ به زمین آمدهاند و آن را بر فراز حومه شهر ژوهانسبورگ پایتخت آفریقای جنوبی به حالت ایستاده در هوا نگه داشتهاند. در سال اول ورودشان مردم زمین منتظر حمله فضاییان یا پیشرفت بزرگی در فناوری به خاطر تماس با آنها هستند. اما هیچیک از این دو اتفاق نیفتاد و فضاپیمای آنها همچنان تا ماهها در آسمان بیحرکت میماند تا اینکه پس از ماهها جامعه جهانی تصمیم به گشودن درهای فضاپیما میکند. آنها فضای درون فضاپیما را مملو از موجودات فضایی مییابند که دچار فقر و مریضی هستند. هیچکس توضیحی برای اینکه به چه دلیل دچار چنین سرنوشتی شدهاند نمییابد تا اینکه ...
کله کدو که یک تبهکار نابغه است، بعد از کشتن قهرمان محبوب شهر، کم کم حوصلهاش سر می رود، زیرا دیگر حریفی برایش باقی نمانده تا با او بجنگد. از این رو تصمیم به ساختن یک قهرمان جدید، بنام تیتان می گیرد. اما تیتان بجای اینکه از قدرتش در راه خیر استفاده کند، کمر به نابود کردن شهرش می بندد و کله کدو مجبور میشود برای اولین بار در عمرش شهرش را نجات دهد…
Charlie Kenton is a washed-up fighter who retired from the ring when robots took over the sport. After his robot is trashed, he reluctantly teams up with his estranged son to rebuild and train an unlikely contender.
کامرون پو که یک تفنگدار با افتخار در ارتش امریکا می باشد پس از اینکه برای دفاع از همسرش در یک نزاع با فردی مست وی را به قتل می رساند محکوم به حبس می شود . پس از هشت سال او آزاد شده و برای دیدن همسر و دخترش که تاکنون او را ندیده است به خانه خواهد رفت . هواپیمایی که او را به مقصد می برد یک هواپیمای ترابری است که یکسری قاتلین و تبهکاران حرفه ای توسط آن به زندانی با امنیت بسیار بالا در لوسیانا منتقل می شوند . پس از یک نقشه موفقیت آمیز ، تبه کاران با رهبری( سایروس) موفق می شوند کنترل هواپیما را بدست بگیرند و آنرا بسمت لوس آنجلس ببرند تا از آنجا با یک هواپیمای دیگر به یک کشور خارجی بگریزند . مقامات عالی رتبه پلیس تصمیم دارند هواپیما را در هوا منهدم کنند اما یک مارشال پلیس به اسم (وینس لارکین) راه حل دیگری سراغ دارد که این راه حل متوقف کردن تبهکاران به کمک کامرون پو است...
Complete strangers stranded at a remote desert motel during a raging storm soon find themselves the target of a deranged murderer. As their numbers thin out, the travelers begin to turn on each other, as each tries to figure out who the killer is.
A group of survivors take refuge in a shopping mall after the world is taken over by aggressive, flesh-eating zombies.
در سال ۱۹۸۵ متفاوت با واقعیت، ابرقهرمانان در میان مردم وجود دارند. قاتل یکی از ابرقهرمانان سابق، رورشاک را به دنبال رد خود می کشد و در این بین چیزی را فاش می کند که می تواند سرنوشت دنیا را متفاوت با چیزی که ما میشناسیم رقم بزند.
A newly dead New England couple seeks help from a deranged demon exorcist to scare an affluent New York family out of their home.
Unlike their heroic counterparts on the force, desk-bound NYPD detectives Gamble and Hoitz garner no headlines as they work day to day. When a seemingly minor case turns out to be a big deal, the two cops get the opportunity to finally prove to their comrades that they have the right stuff.
Desperate to repay his debt to his ex-wife, an ex-con plots a heist at his new employer's country home, unaware that a second criminal has also targeted the property, and rigged it with a series of deadly traps.
انیماتریکس، حاصل همکاری سه ساله بین برادران واچوفسکی (خالقین فیلم ماتریکس) و هنرمندان انیمیشن ژاپنی، کرهای و امریکایی میباشد. انیماتریکس در واقع مجموعه ۹ فیلم کوتاه میباشد که به شیوه انیمیشن ساخته شدهاند و همه آنها، ارتباط تنگاتنگی با دنیای ماتریکس دارند…
A slick New York publicist who picks up a ringing receiver in a phone booth is told that if he hangs up, he'll be killed... and the little red light from a laser rifle sight is proof that the caller isn't kidding.
While hiding from bullies in his school's attic, a young boy discovers the extraordinary land of Fantasia, through a magical book called The Neverending Story. The book tells the tale of Atreyu, a young warrior who, with the help of a luck dragon named Falkor, must save Fantasia from the destruction of The Nothing.
«مارتی مکفلای» 17 ساله است و با دانشمندی به نام «اِمت براون» آشنا میشود. این دانشمند در حال ساخت ماشین زمان است و قصد دارد آن را مورد آزمایش قرار دهد. این دو در لحظهی امتحان ماشین زمان، مورد حملهی یک گروه تروریستی قرار میگیرند و «مارتی» که سعی میکند از دست آنها فرار کند، به 30 سال قبل برمیگردد.
آدم کشي حرفه اي به نام «لئون» (رنو) در آپارتماني در محله ي ايتاليايي هاي نيويورک زندگي مي کند. «استانسفيلد» (اولدمن)، مأمور فاسد پليس، تمام خانواده ي همسايه را مي کشد و تنها دختر دوازده ساله شان، «ماتيلدا» (پورتمن) که براي خريد بيرون رفته جان سالم به در مي برد.«ماتيلدا» به «ليون» پناه مي برد و خيلي زود اين دو با يک ديگر دوست مي شوند...
یک سرباز که در نبرد با بیگانه های فضایی قرار دارد، در میابد که آخرین روز حضور او در جنگ مدام پشت سر هم تکرار می شود. او از این مساله برای بهبود بخشیدن به مهارت هایش در جنگ بهره می برد...
قبل از اینکه «چارلز ژاویر» (جیمز مکآووی) و «اریک لنشر» (مایکل فسبندر) به نامهای پروفسور ایکس و مغناطیس مشهور شوند، دو مرد جوان بودند که به قدرتهای بخصوصشان پی میبردند. قبل از اینکه به دشمنان قسم خورده تبدیل شوند، آنها بهترین دوستان یکدیگر بودند و به همراه دیگر جهش یافتگان در مقابل بزرگترین تهدید جهان صف آرایی کردند. و در همان زمان بود که اولین اختلافات در بین آن دو شکل گرفت...
A mysterious man arrives at the offices of an FBI agent and recounts his childhood: how his religious fanatic father received visions telling him to kill people who were in fact "demons."
پسری ۹ ساله به نام هوگارث هاگس رابطه دوستی صمیمانهای با یک غول آهنی از سرزمینی بیگانه میسازد. موجودی غولپیکر و ترسناک اما بیآزار و با قلبی بزرگ. اما ماموران دولتی سعی در نابودسازی او دارند تا اینکه…
In a futuristic world where the polar ice caps have melted and made Earth a liquid planet, a beautiful barmaid rescues a mutant seafarer from a floating island prison. They escape, along with her young charge, Enola, and sail off aboard his ship. But the trio soon becomes the target of a menacing pirate who covets the map to 'Dryland'—which is tattooed on Enola's back.
In the ravaged near-future, a savage motorcycle gang rules the road. Terrorizing innocent civilians while tearing up the streets, the ruthless gang laughs in the face of a police force hell-bent on stopping them.
If you'd like to have a copy of this list exported to a CSV, click the "Export" button below. We will create the export and send it to you via email. Depending on the size of your list, this can take a few minutes to complete.