خلیل‌ابراهیم وقتی بچه بود بخاطر دشمنی خونی، پدرش را از دست داده و به اجبار راهی استانبول می‌شود ولی بیست سال بعد بعنوان یک جوان خوشتیپ و قوی به زادگاهش کارادنیز باز می‌گردد. آن جا با دختری به اسم یاسمین که دوستش دارد ازدواج می‌کند و زندگی جدیدش را تشکیل می‌دهد ولی اتفاقاتی که می‌افتد اجازه این کار را نمی‌دهد و خلیل‌ابراهیم وارد مسیر انتقام می‌شود ولی زندگیش با دیدن زینب که عضوی از خانواده‌ی لتوهاست، به کلی تغییر می‌کند…

زندگی لیلا که مادرش را در کودکی از دست داده بود و جز پدرش کسی را نداشت، با ازدواج مجدد پدرش زیر و رو می‌شود. لیلا توسط نامادریش کنار زباله‌ها رها می‌شود و سختی‌های زیادی را پشت سر می‌گذارد. لیلا بعد از سال‌ها برای انتقام گرفتن از نامادریش برمی‌گردد ولی این دختر جوان در کنار شوق انتقام، درگیر احساسات و عشق و عاشقی می‌شود…

این سریال روایت کننده داستان پسری به نام یامان است که در یه خانواده با اصالت متولد شده و در کودکی ربوده شده و بعد از سالها برمیگرده خونه‌اش و تلاش میکنه خودش رو ثابت کنه و در این راه مجادله میکنه.

تقدیر، سرنوشت لونت که یک سکولار طرفدار آتاترک است و مریم که در محیط یک فرقه‌ی متعصب زندگی می‌کند را به همدیگر گره می‌زند. در این سریال خواهیم دید که با وجود تفاوت‌های عقیدتی و فکری، وقتی بحث اولاد مطرح باشد، پدر و مادرها چقدر می‌توانند قدرت متحدسازی قدرتمندی داشته باشند…

داستان این سریال که زندگی پر از دسیسه و رمز و راز خانواده شاکر پاشا را روایت می‌کند، از سال 1912 آغاز می‌شود. بازگشت جواد شاکر کاباآعاچلی، که با نام مستعار “ماهی‌گیر هالیکارناس” بودروم را به شهرت امروزی‌اش رسانده، به خانه خانوادگی‌اش در جزیره بیوک‌آدا به همراه همسر ایتالیایی‌اش، زندگی همه را از اساس تغییر می‌دهد. این تغییر نه تنها بر دوره‌ای که در آن رخ داده تأثیر می‌گذارد، بلکه زمینه‌ساز ظهور شخصیت‌های موفقی از این خانواده نیز می‌شود، از جمله پرنسس فخرالنساء زید، استاد هنر مدرن؛ عالیه برگر، اولین هنرمند حکاکی اسکناس ترکیه؛ و فوریا کورال، اولین هنرمند سرامیک ترکیه.

The series, full of intrigue, love, tension and excitement, tells the shocking story of Şebnem, who came to life with great injustices, worked hard to overcome them, did what was necessary on this path, and is now trying to get rid of her criminal past that came and found her while she was living a wonderful life.

Ferhan steals the money of corrupt officials, swindlers, and those who become rich through unjust means and extends a helping hand to the impoverished youth in his neighborhood, providing education and assistance to their families. An unexpected death will shake his entire life. This event will not only test him with his ideals but also with his love, and he will seek ways to pass this test. When he realizes that he cannot fight against injustices like Ferhan alone, he adopts Orhan's identity. Thus, while Ferhan struggles with the father of Müjde, the woman he loves but should keep at a distance, under the guise of lawyer Orhan, his path intersects with İpek, the heir of the family trying to take over the neighborhood.

In the series, which deals with the intertwined lives of the servants and their employers working in a boutique site in one of the rich neighborhoods of Istanbul; We also witness the great gap between the above and the below. Your love, your secrets, your lies, and the three women who, in spite of all this, have given up on each other; We will watch his story that sometimes makes you cry and sometimes laugh in Kirli Sepeti...

نیلوفر رؤیای کار کردن در هتل لوتسیا، هتلی که توسط والدین مرحومش ساخته شده است را دنبال می‌کند. وقتی کاآن، وارث هتل، برای انتقام گرفتن از خواهر ناتنی و کنترل‌گرش سویل بازمی‌گردد، رویارویی او با نیلوفر همه چیز را تغییر می‌دهد.

Inci, the apple of her family's eye, is a scholarship student at Ulusözler College. She gets pregnant by Mert, her classmate, who is also the son of the owner of the school she attends. The lives of the two young people who are preparing for the university exam and running after their dreams change forever. The change in these children's lives will also deeply affect their families.

A young man leaves behind the woman he loves and his family to join the military. Upon his return, he faces unexpected events that transform him into a cruel man.

نازلی یک مادر فقیر، مجرد و جوان است که با پسرش ممو زندگی می‌کند. عموی قدرتمند و ثروتمند ممو، دمیر، وقتی متوجه می‌شود که برادر مرحومش پسری دارد، وارد عمل می‌شود. وقتی متوجه شغل نازلی می‌شود، برای به دست آوردن ممو جنگ بزرگی را آغاز می‌کند. نازلی که خود را در این مبارزه می‌بیند، رازی بزرگتر نزد خود دارد.

Kartal, a former police officer, gets into trouble with a dangerous mafia group while working as the security manager of a nightclub. When he is forced to move closer to his children after years of being away, Kartal navigates the challenges of escaping the mafia’s grip while also trying to be a father to his children. Soon enough, the paths of Kartal, the ex-cop turned nightclub owner with two children, and Nazan, the mafia leader’s daughter waiting for her fiancé to be released from prison, cross. Despite all the death, betrayal, and dangers, our heroes will try to stand side by side, surviving in this den of wolves while learning to love and fall in love against all odds.

It will tell the story of three women who have nothing in common except working at the same workplace, and who hold on to each other to survive after the roles they assigned to themselves in their marriage are taken away from them.